سخنراني شخصيت هاي برجسته سياسي در مجلس ملي فرانسه با حضور مريم رجوي

2014-05-14 17:49
 

برونو لورو - رئيس گروه اكثريت سوسياليست‌ در مجلس ملي فرانسه
سناتور ژان پير ميشل - عضو سناي فرانسه
سناتور آلن نري - عضوسناي فرانسه
ميشل ترو - نماينده مجلس ملي فرانسه
آندره شاسين - رئيس گروه چپ‌ دموكراتيك و جمهوريخواه در مجلس ملي فرانسه
ژرار شاراس - نماينده مجلس ملي فرانسه
پاسكال دگيلهم - نماينده مجلس ملي فرانسه
مارتين كاريون كورور- نماينده مجلس ملي فرانسه
دومينيك لوفور - نماينده مجلس ملي فرانسه
مارتين پنويل - نماينده مجلس ملي فرانسه
استفان سنت آندره - نماينده مجلس ملي فرانسه
استاندار ايو بونه - رئيس سازمان ضد جاسوسي فرانسه (د اس ت) در دوران پرزيدنت ميتران
فرانسوا كولكومبه - بنيانگذار سنديكاي قضات فرانسه
پير برسي - رئيس حقوق بشر نوين فرانسه

دومينيك لوفور نمايندة مجلس ملي فرانسه
«خانم رئيس‌جمهور گرامي، همكاران عزيز، خانم‌ها و آقايان. بسيار خوشبختم كه دوباره شما را در اين تالار مي‌بينم. ما تا به‌حال در جلسات متعددي گردهم آمده‌ايم. در سالن ويكتور هوگو و هم‌چنين در سالن كولبرش. وضعيت فعلي كميتة پارلماني براي يك ايران دمكراتيك آن‌را موظف مي‌كند كه نسبت به گذشته بيشتر حضور داشته باشد و هوشيارتر باشد. تعداد زيادي از ما امروز در اينجا حضور داريم كه مدت مديدي است براي يك ايران آزاد و دمكراتيك فعاليت مي‌كنيم. اولين باري كه در اين رابطه اقدام كردم در دهة 70 ضد يك رژيم ديگر بود. البته هيچ‌چيز دمكراتيكي در آن وجود نداشت. ولي متأسفانه بعد از انقلاب با يك ديكتاتوري مذهبي جايگزين شد و در نهايت نه تنها چيزي از رژيم قبلي كم نداشت، بلكه در بسياري از پهنه‌ها بسا بدتر بود. كميتة پارلماني ما براي دفاع از حقوق بشر و اصول دمكراتيك همواره در صحنه حضور داشته است. حضور ما هم‌چنين جهت حمايت از مقاومت ايران بوده است و ما شما را در همة آزمايش‌ها و سختي‌هايي كه از سر گذرانديد همراهي كرديم. مراحلي كه مي‌توان آنها را نبردي براي احترام به حقوق بين‌الملل ناميد. نبردي كه طي ساليان گذشته آن‌را به‌پيش برديد و در نهايت پيروز شديد و توانستيد نام سازمان مجاهدين خلق ايران را از فهرست سازمان‌هاي تروريست خارج كنيد. من نمي‌خواهم نكاتي را كه در مورد حقوق بين‌الملل و به‌طور خاص دربارة حقوق پناهندگان گفته شد تكرار كنم. حقوقي كه در شرايط فعلي در مورد پناهندگان اشرفي و در ليبرتي مورد اهانت و بي‌اعتنايي قرار گرفته است. همة اين يادآوري‌ها به اين خاطر اين بود كه به موضوع روز، يعني توافق موقت در مورد پروژة اتمي ايران برگرديم. در اين رابطه فكر مي‌كنم فرانسه مواضع بسيار روشن و قاطعي گرفت و خوشبختانه در اين صحنه حضور داشت تا چنين مواضعي را اتخاذ كند. البته توافق دربارة اين مسئلة اساسي كه موضوع هسته‌يي است، بايد هم‌چنان نهايي شود. در اين چارچوب به‌طور طبيعي يك بازي ديپلماتيك سازمان‌دهي مي‌شود؛ چرا كه در پشت چنين توافق موقتي، بين رژيم حاكم و جامعة بين‌المللي گفتگوهايي در جريان است تا موضوع اتمي رژيم حل شود. چرا كه اين يك مسئلة حياتي براي منطقه است و اين‌كه به‌طور عام دسترسي چنين رژيمي به سلاح اتمي غير قابل تصور است. هر تلاشي بايد انجام شود، بايد جلوي آن‌را گرفت. در اين چارچوب مي‌بينيم كه رفتار حكومت ايران سوءاستفاده از اين وضعيت، آن هم در شرايطي است كه روي آنها محدوديت بسيار زيادي اعمال شده بود. محدوديت‌هايي كه ناشي از تحريمها بود، محدوديتهاي ناشي از فشارهاي بين‌المللي، تا اين‌كه بتواند مشروعيت پيدا كند. در اين چارچوب واضح است كه همة ملاقات‌ها و هيأت‌هايي كه به ايران دعوت مي‌شوند، به‌طور طبيعي به‌منظور عادي‌سازي روابط با حكومت ايران وارد اين استراتژي مي‌گردند. در واقع در پوش اقدام حسن‌نيت جهت حل مسئلة اتمي ايران درگير اين موضوع مي‌شوند. موضوعي كه مطمئن نيستيم، در پايان حل مي‌شود يا خير. وقايع اخير به‌روشني نيت رژيم ايران را در اين مسئله نشان مي‌دهد. رژيم ايران مي‌خواهد با اين كار هم‌زمان در عرصة بين‌المللي و عرصة داخلي خود را مشروع كند. دو دليل و نشانة خوب وجود دارد كه عكس‌العمل رژيم را در دو ديدار اخير نشان مي‌دهد؛ يكي سفر كاترين اشتون و ديگري سفر سناتورهاي همكارمان. در مورد اول، درخواست كاترين اشتون براي ملاقات با زندانيان سياسي و مخالفين دولت، باعث ايجاد تنش و عكس‌العملهاي شديدي از جانب رژيم آخوندي شد. اينها به‌خوبي نشان مي‌دهند كه رفتار حكومت ايران در مورد مشروع‌كردن خود در عرصة داخلي دو برابر است و به‌طور خاص طرح خود براي جنگ ضد مقاومت ايران به‌پيش ببرد؛ (مقاومتي) كه شما در خارج و در سازمان مجاهدين خلق ايران و شوراي ملي مقاومت نمايندگي مي‌كنيد. حكومت ايران از تمامي اين سفرها توسط اعضاي پارلمان بهره‌برداري مي‌كند و تلاش مي‌كند دوباره خودش را مشروع و قانوني كند. و اين براي ما موضوعي است كه بهتر است مطرح هم نشود. اين‌كه بخواهند شرايط فعلي و واقعي ايران را مسكوت بگذارند. انتخاب رئيس‌جمهور جديد هيچ تغيير ملموسي در كاركرد رژيم و موضوع حقوق بشر ايجاد نكرد. ولي من فكر مي‌كنم، فيلمهايي كه نشان داده شد و هم‌چنين آمار و ارقام اخير يا تازه‌ترين گزارش سازمان ملل متحد و آن‌چه بان كي مون دبيركل سازمان ملل ابراز كرد، در اين رابطه بسيار روشن و واضح هستند. به‌طور خلاصه اين نامه كه به‌اطلاع عموم رسيد و همه به آن دسترسي دارند،

  سناتور ژان‌پير ميشل - عضو سناي فرانسه
خانم رئيس‌جمهور، دوستان عزيز. من مي‌خواستم يك نمونه از مواردي را بازگو كنم كه وقتي يك هيأت از نمايندگان بدون هيچ اقدام پيشگيرانه‌يي به ايران مي‌رود، اتفاق مي‌افتد.
آقاي فيليپ ماريني رئيس كميسيون مالي سنا، متخصص در روابط تجارت بين‌الملل، اين ايده به ذهنش آمد و اين به‌عنوان رييس كميسيون حق او است كه مأموريتي ترتيب دهد و به ايران برود. در ابتدا بايد بگويم، اين سفر هم خيلي بد شروع شد و هم خيلي بد تمام شد. چون در ورودي فرودگاه از اين نمايندگان توسط پليس اثر انگشت ديجيتالي گرفته شد. 
سپس برنامة رسمي هماهنگ شد. تمام ملاقاتها. هيچ امكاني براي رفتن به جاي ديگر و ملاقات با هر كس ديگري وجود نداشت. نه با زندانيان سياسي و نه حتي با نرمترين افراد مخالف. يك شب هيأت به يك شام ترتيب داده‌شده توسط يك سرمايه‌دار فرانسوي دعوت شد كه ظاهراً تعدادي از ايرانيان را هم دعوت كرده بود؛ شايد افرادي از جامعة مدني و شايد هم كه برخي از آنها از مخالفان سرسخت بوده باشند. نمي‌دانم. در هر صورت، نيروهاي امنيتي قاطعانه و به‌طور فيزيكي همكاران ما را از رفتن به اين دعوت شبانه منع كردند. بله، اين به‌طور كلي اتفاقاتي بود كه رخ داد. اين براي سفارت فرانسه در تهران ماية شرم‌ساري و ننگ است. من همان چيزي را كه به آن باور دارم، به‌زبان مي‌آورم. نمي‌دانم چه كسي متصدي اين پست است؛ ولي هر كس رفته، مدافع رژيم آخوندهاست. نمي‌دانم چه‌طور اين‌را به آنها سرايت دادند و اين چه ويروسي است كه وقتي آنها به تهران مي‌روند، به آن متبلا مي‌شوند. 
ولي همة شما مي‌دانيد، و من بدين وسيله سخنانم را به‌پايان مي‌رسانم، با يك ديكتاتوري هر مدلي كه باشد، نمي‌توان ميانه‌بازي كرد. يا با او يا ضد او هستيم. سياست «واقع‌گرايانه‌يي» وجود ندارد. اگر سياست ديگري در قبال (رژيم) ايران وجود داشت، تا به‌امروز به محقق مي‌شد. هر گفتگويي كه مي‌توان با (رژيم) ايران در پيش گرفت، به هيچ نتيجه‌يي به‌جز مشروع جلوه‌دادن اين رژيم، نخواهد رسيد.
اين چيزي بود كه مي‌خواستم امشب بگويم، براي اينكه همگان از شيوة پذيرايي در ايران مطلع باشند. با تشكر.


  آندره شاسين - رئيس گروه چپ‌ دموكراتيك و جمهوريخواه در مجلس ملي فرانسه 
« تشكر بسيار از آقاي رئيس، خانم رجوي گرامي، همكاران پارلمانتر، خانم‌ها و آقاياني كه امشب در سالن ويكتور هوگو حضور داريد.
ابتدا مي‌خواهم بگويم كه هر بار ما پارلمانترها در چنين جلساتي صحبت مي‌كنيم، اين كار را با احساسات ويژه يي انجام مي‌دهيم. زيرا در  وراي اين سخنان، ما به مردم ايران مي‌انديشيم و به آنهايي كه امروز با اين فاجعه ديكتاتوري روبرو هستند و رنج مي‌كشند. مي‌دانم كه صحبت‌هاي ما ضبط، فيلمبرداري و ترجمه مي‌شود و حضور ما توسط ده‌ها هزار ايراني مشاهده خواهد شد. لذا از اين طريق مي‌خواهم به آنها پيامي بفرستم و بگويم كه ما با فروتني تمام خواهان كمك به آنها در مبارزةشان براي دموكراسي هستيم.
در مورد كار برد واژة «فروتني» بايد گفت، هنگامي كه صحبت از حقوق بشر و ارزش‌هاي پايه‌يي مي‌شود بايد با فروتني صحبت كنيم. ما پارلمانترهاي فرانسوي به اينجا نيامده‌ايم كه بخواهيم درس بدهيم يا اين تصور را داشته داشيم كه برداشت ما از دموكراسي برآمده از انقلاب فرانسه كامل‌ترين چيز در دنيا است. اما هم‌چنين مي‌دانيم و امروز هم مي‌خواهيم بگوييم كه ارزشهاي اساسي دفاع از حقوق بشر وجود دارند كه نمي‌توانيم از آن كوتاه بياييم. وقتي ارزش‌هاي حقوق بشر پايمال مي‌شوند، ما بايد خواهان آن بشويم كه در سفرهايمان، ديدارهاي و سخنانمان، از جانب كشور ميزبان نبايد چيزي به ما ديكته شوند.
فكر مي‌كنم مسؤليت ما اين است كه ارزشهايمان را به هركجا كه برويم ببريم.
چه سناتور باشيم و چه نمايندة مجلس، پيامي كه امروز مي‌خواهيم بدهيم اين است كه بايد نسبت به اين موضوعات حساس باشيم. زيرا اين موضوعات حيثيتي هستند و در مسافرت‌هاي ديپلوماتيك خود به هيچ‌وجه نبايد نسبت به اين ارزشها مماشات كنيم. خصوصاً كه موضوع نقض حقوق بشر در ايران چيز كوچكي نيست. صحبت از يك تخطي كوچك به آزادي‌ها نيست. چند روز پيش ما نماينده‌ها گزارش سالانة عفو بين‌الملل را خوانديم كه در ماه مارس منتشر شده است. وقتي صفحة مربوط به ايران را مطالعه كردم متوجه شدم كه در ايران نقض حقوق بشر خيلي فراتر از اين حرف‌هاست. و من از اين گزارش نقل قول مي‌كنم كه مي گويد، تعداد اعدام‌ها در ايران در سال 2013 افزايش يافته. عفو بين‌الملل مي‌گويد: «مقام‌ها و رسانه‌هاي حكومتي رسماً اعتراف كردند كه در ايران 369 اعدام انجام شده. 358 مرد و 11 زن. اين 18 درصد افزايش را نسبت به سال 2012 نشان مي‌دهد. هم‌چنين بايد افزود كه اطلاعات قابل اطمينان نشان مي‌دهد كه تعداد زيادي اعدام نيز به‌صورت مخفيانه صورت گرفته و به گفتة منابع قابل اتكا، حداقل 365 اعدام ديگر نيز شامل 18 زن در ايران اجرا شده است. به اين ترتيب تعداد كل اعدام‌ها در ايران به 704 اعدام در سال 2013 مي‌رسد».
وقتي كه ما اين ارقام را مي‌بينيم، نمي توانيم به خودمان اجازه بدهيم با آرامش و با گلي در لولة تفنگ خود به چنين كشوري سفر كنيم و حرفي نزنيم. 
پيامي كه مي‌خواهم بدهم اين است كه منافع اقتصادي نبايد اصل دفاع از آزادي‌ها را پنهان كند.
اين پيامي است كه لازم بود امشب منتقل كنم؛ با قاطعيت و با احساس. و فراخوان مي‌دهيم به همة همكاران سناتور و نماينده مان و مي گوييم كه بايد شايسته سمت خود باشيم و نبايد در هيچ‌يك از سفرهايي كه انجام مي‌دهيم از ارزش‌ها كوتاه بياييم. بايد به‌فكر مردم ايران باشيم و همواره اين دغدغه را داشته باشيم و از خود بپرسيم كه چگونه مي‌توانيم به مردم ايران براي خروج از اين فاجعه كمك كنيم».

  پاسكال دگيلهم نماينده مجلس ملي فرانسه
«خيلي ممنون آقاي رئيس و خانم رئيس‌جمهور.
شب به‌خير به همة شما.
در دمكراسي‌هاي ما يك اصل ثابت وجود دارد و آن اين است كه نمي‌توانيم بپذيريم كه در هيچ جاي دنيا مجازات اعدام وجود داشته باشد. اعدام انسان‌ها نقض وحشتناك دمكراسي است. جايي كه مجازات اعدام انجام مي‌شود، دمكراسي نمي‌تواند وجود داشته باشد. به‌رغم چهره‌يي كه رئيس‌جهمور جديد تلاش كرده ارائه بدهد، يعني چهرة ظاهرا خوبي كه به خارج ارائه مي‌شد و موجب مي‌شد برخي از ما دربارة ماهيت واقعي دولت جديد در ايران مرتكب اشتباه شويم، ما مي‌دانيم كه هيچ تغييري وجود نداشته و اين‌را در رفتاري كه با زندانيان مي‌شود مي‌بينيم.
صحبت‌هايي امشب شنيديم كه فراخوان به «مقاومت تا به آخر» بود. و همة ما كه اينجا هستيم مي‌خواهيم اين داستان به پايان برسد؛ چون به اين ترتيب مبارزه براي آزادي در ايران پيروز خواهد شد. اما به‌خوبي مي‌بينيم كه هنوز به اين نقطه نرسيده‌ايم. 
دولت جديد در ايران توانست بعضي‌ها را اغفال كند. اما واقعيت چيز ديگري است و خانم رجوي شما يادآوري كرديد كه اين رژيم در داخل ايران و در خارج كشور، از يك طرف  سركوب مي‌كند و از طرف ديگر به ديكتاتوري‌هايي نظير بشار اسد كمك مي‌رساند. علاوه بر اين، شاهد حملات بي‌وقفه عليه پناهندگان دركمپ ليبرتي هستيم كه  به ما پارلمانتر‌هاي فرانسوي مي گويد نبايد اين وضعيت را بپذيريم. لذا بايد براي افشاي اين شرايط، به‌طور مستمر با تلاش‌هاي شما همراهي كنيم. سازمان ملل بايد نقش خود را ايفا كند. ما در كميتة پارلماني براي ايران دمكراتيك، مي‌توانيم تأثيرگذار باشيم. و هم‌چنين مي‌توانيم ديپلماسي فرانسه را وادار كنيم تا در اين زمينه فعال‌تر برخورد كند. اين مسؤليت و هم‌چنين افتخار ماست. همان‌طور كه آقاي شاسين مطرح كرد، اين افتخار ماست كه در اين ميدان حضور پيدا كنيم. همة ما بر ضرورت حمايت از مقاومت تأكيد داريم. حمايت از مقاومت در داخل و خارج كشور شما و من به‌طور خاص به نسل جوان ايران مي‌انديشم. ايران كشوري است كه تعداد قابل توجهي جوان دارد؛ آنها از حقوق و آزادي‌هاي خود محرومند. از آرمان‌ها و آرزوهاي خود محرومند. اين نيز مسئوليت ماست كه بتوانيم اين آرزوها را براي نسل جوان ايراني احيا كنيم».

  مارتين پنويل - نمايندة مجلس ملي فرانسه
سلام بر خانم رجوي. ما به‌طور مرتب با يكديگر ديدار داريم و اين، هم ماية سرور زياد من و هم ماية انگيزش بسياري براي من است كه هر بار در جلسات مختلف به شما بپيوندم. هر كدام از اين گردهمايي‌ها كه شما مي‌توانيد برگزار كنيد، فوقالعاده مهم هستند؛ در جهت اين‌كه باز هم و براي هميشه از حقوق بشر دفاع شود. امشب ميخواستم سخنانم را به حقوق بشر اختصاص دهم؛ ترجيح ميدهم دربارة حقوق زنان سخن بگويم. رئيسجمهور جديد ايران بر تعهدات خود به مردم ايران و به‌خصوص به زنان، پايبند نبوده است. محدوديت‌ها و سركوب‌هايي كه به زنان ايراني اعمال ميشود، چه به بهانة بد حجابي و چه به بهانههاي ديگر در رابطه با اجراي قوانيني كه اغلب زنستيزانه هستند، به‌همان شدت و حدت گذشته است. قوانيني كه توسط دولت احمدينژاد به‌تصويب رسيده بود و محدوديتهايي كه بر آزادي مشاغل در رابطه با زنان اعمال ميكردند، توسط دولت جديد كه ادعاي مدرهگرايي دارد، به مرحلة اجرا گذاشته شد. واقعيت اين است كه اين حكومت نميتواند پاسخگوي خواستة زنان براي برابري باشد. زنان ايراني اثبات كردهاند كه خواهان تغيير هستند. اين‌را ميتوان در نقشي كه آنها و شما به‌طور خاص، در مقاومت ايران ايفا ميكنيد، مشاهده كرد. با رهبري شما، خانم رجوي و با هزار زني كه در ليبرتي هستند و به‌رغم همة مشكلات و همة خطرات در آنجا ماندهاند. اين زنان امروز با يك تحريم پزشكي ضد بشري مواجه هستند كه هر روز قرباني جديدي ميگيرد. نه خانواده و نه وكيل آنها اجازة ورود به كمپ را ندارند. 
هم‌چنين يادآوري ميكنم، در قتلعامي كه در اول سپتامبر گذشته در كمپ اشرف رخ داد، 6 زن به‌قتل رسيدند و 6 زن ديگر به‌گروگان گرفته شدند. متأسفانه سازمان ملل هيچ‌گونه تحقيق مستقلي در رابطه با اين جنايت عليه بشريت به‌عمل نياورد. فقدان عدالت، راه را براي جنايات ديگر ميگشايد و كمپ ليبرتي در معرض كشتارهاي ديگري قرار دارد. شوراي امنيت ملل متحد بايد اين پرونده را در دست بگيرد و بايد تحقيقات مستقلي توسط سازمان ملل در مورد اين جنايت در اشرف، به‌عمل بيايد.
بگذاريد حمايت خودم را از اين خواستههاي مشروع بار ديگر مورد تأكيد قرار دهم و اين هدف سخنراني امشب من است. من معتقدم كه بايد با هم از اين خواستهها حمايت بهعمل بياوريم و در ارائة انتظاراتمان از سازمان ملل، قويتر باشيم. اين نكته يي است كه ميخواستم امشب به صعمتان برسانم. با تشكر.

  استفان سنت‌آندره - نمايندة مجلس ملي فرانسه
«خانم رئيس‌جمهور. مي‌خواهم در چند كلام بگويم كه اگر ما اينجا هستيم، طبعاً براي ابراز همبستگي‌مان با مردم ايران است. چرا كه شوراي ملي مقاومت يك مبارزة شجاعانه را براي حقوق بشر و براي دمكراسي در ايران به‌پيش ميبرد. اين كشور، همان‌طور كه در سخنرانيها گفته شد، امروزه تحت حكومت يكي از بدترين ديكتاتوريهاي جهان قرار دارد. در آنجا حاكمان براي سركوب مردم از دين استفادة ابزاري ميكنند و قوانين به‌شدت بيرحمانهيي را اجرا ميكنند؛ اين ايران را به كشوري تبديل كرده كه بيشترين اعدام در آن صورت ميگيرد و در آن بدترين مجازاتهاي جسمي به‌كار ميرود. ولي مردم ايران شجاعانه به مقاومتشان ادامه ميدهند. خانم رئيس جمهور، شما الگوي آن هستيد. ما بايد از شما حمايت كنيم. ما نبايد وظيفةمان را براي همبستگي فراموش كنيم. يادآوري شد كه فرانسه نيز وظيفه دارد و بايد نقشي را ايفا كند. مهم است كه اين رژيم را وادار كرد به فعاليتهاي تسليحات هستهيي خود پايان دهد. هم‌چنين مهم است كه آن‌را وادار كرد، به پيگرد ديوانهوار و سبعانة مخالفان پايان بدهد. ما پارلمانترها در سفرهايمان، بايد به تمامي اين نكات توجه داشته باشيم و عملاً بايد روابطمان را با رژيم به بهبود وضعيت حقوق بشر مشروط كنيم. موضع ما پارلمانترها واضح است. فقط قاطعيت ميتواند باعث پيشرفت در برابر ديكتاتورها بشود. به‌همين خاطر بايد از اپوزيسيون دمكراتيك حمايت كنيم. خانم رئيس‌جمهور، من مي‌خواستم همين را بگويم».

  استاندار ايو بونه - رئيس سازمان ضد جاسوسي فرانسه (د.اس.ت) در دوران پززيدنت ميتران
ميگويند گربهها 7 جان دارند. من در زندگيام دو جان بيشتر نداشتم، البته همين دو برايم كافي بود. من هم مأمور دولت بودم هم منتخب جمهور مردم. به‌عنوان منتخب جمهور مردم، يعني نمايندة مجلس، هميشه اشراف داشتم كه نمايندة مجلس قبل از هر چيز، يك كشور بزرگ را نمايندگي ميكند. 
اولين وظيفه، وظيفة «نمايندگي» است. نمايندة مجلس نمايندة هر چيزي نيست، نمايندة فرانسه است. 
مأموريت ديگر نمايندگان مجلس، كنترل فعاليت‌هاي وزارت خارجه است، چون ادارات دولتي تحت كنترل مجلسين ميباشند. در اين رابطه سرفصلي كه به‌نظر من به اندازة كافي مورد تأكيد قرار نگرفته، حكم دادگاه لوكزامبورگ (توضيح مترجم: دادگاه عدالت اروپا) در رابطه با سازمان مجاهدين خلق ايران است. من در آن دادگاه حضور داشتم. ما چند تن از مشاوريني بوديم كه رفته بوديم از دوستان مقاومت ايران حمايت به‌عمل بياوريم. در اواخر اين دادگاه بعد از شنيدن تعدادي از دفاعيات و توضيحات، يكي از قضات دادگاه سؤال بسيار واضحي را در ميان گذاشت. وي پرسيد، آيا  سازمان مجاهدين خلق ايران  در رابطه با سوء قصدهايي در خارج از كشور مجرم شناخته شده است؟ يعني خارج از خاك ايران. اين قاضي كه در ضمن يك خانم بود، اين سؤال را به شكل بسيار واضحي مطرح كرد. پاسخي كه توسط وكيل وزارت خارجة فرانسه منتقل شد و توسط  مشاورين فني وزارت خارجه كه در پشت وكيل نشسته بودند، به او داده شده بود، «آري» بود. اين پاسخ نه تنها دروغ بود بلكه يك جرم براي مأمور دولت در حين اجراي مأموريت به‌شمار ميآمد. من خودم مأمور دولت بودم. مأمور دولت ميتواند همة واقعيت را به‌زبان نياورد. نميتوان او را وادار كرد كه همة واقعيت را به‌زبان بياورد، ولي او بايد واقعيت و فقط واقعيت را بگويد. توجه من به فعاليت‌هاي اطلاعات ايران، واواك، معطوف شده بود. من كتابي در اين رابطه نوشتهام.. نكتهيي كه ميخواستم بگويم اين است كه واواك يك استراتژي دو وجهي را دنبال ميكند. يك پاية اين استراتژي ايجاد رعب و وحشت و حذف فيزيكي مخالفين است، كاري كه همة سرويس‌هاي اطلاعات و امنيت حكومت‌هاي ديكتاتوري بدون استثنا انجام ميدهند و يكي از ويژگي‌هاي آنان است. مقاومين ايراني و به‌خصوص خانوادة رجوي، در اين رابطه مرا مورد تأييد قرار ميدهند. چون شما، خانم رجوي، بهايي بيش از حد سنگين به‌خاطر سياست سركوب رژيم پرداختهايد. اين اولين پاية سياست‌هاي واواك مي‌باشد.
اما پاية دوم كه بسيار شومتر است، دروغپردازي خبري است. ميدانيد، در دنيايي كه در آن هستيم، دروغپردازي خبري ضايعات بيشتري از عمليات مستقيم حذف فيزيكي بهبار ميآورد؛ حتي ضايعات جاني. چون در اين شيوه ديگر سوژه يك نفر نيست، بلكه صدها، هزاران، دهها هزار نفر هستند كه قربانيان مادي چنين سياستي ميشوند. در اين جنبه واواك بسيار قوي عمل ميكند، البته به‌دليل اين‌كه از همة ابزار ديپلماتيك و تجاري و غيره در خارج از حكومت خودش بهره ميبرد. بنا بر اين وقتي وارد گفتگو يا تجارت با مقام‌ها يا ارگان‌هاي (رژيم) ايران ميشويد، بايد بسيار محتاط باشيد. اين سياست دروغپردازي رژيم ايران عمق زيادي دارد. در همين فرانسه، انجمن‌هايي هستند كه تلاش ميكنند بيشترين تعداد نفر را تحت‌الشعاع و نفوذ خود قرار بدهند و آنها را به هم‌دستان و مدافعان اهداف رژيم تبديل كنند. آنها افرادي هستند كه شعارها، نقطه نظرها، عقايد و اهداف يك حكومت را به ديگران منتقل ميكنند. و وقتي نمايندگان مجلس وارد اين وادي ميشوند كه به ايران سفر كنند و در آنجا اطلاعاتي را دريافت كنند و از اين اطلاعات، مواردي را استخراج و دستچين كنند كه براي رژيم تبليغ كنند، در واقع به عناصر تأثيرگذار آن رژيم تبديل شدهاند. 
به هر حال معتقدم كه اقدام به تشكيل كميتة فرانسوي براي يك ايران دموكراتيك كه متأسفانه در دورهيي كه خود من نمايندة مجلس بودم وجود نداشت، فقط يك عمل نمادين نيست، بلكه يك اقدام بسيار شجاعانه است. چون صحبت از اقدامات نمادين شد، بايد دانست كه وقتي يك هيأت پارلماني به خارج از كشور ميرود، مثل يك تيغ دو لبه است؛ هم براي كشور ميزبان، هم براي نمايندگان پارلمان. يك لحظه تصور كنيد كه بخواهند از نمايندگان پارلمان در ورودشان به تهران اثر انگشت بگيرند. تصور كنيد كه آنها از تن‌دادن به چنين اقدامي خودداري ميكردند و بلافاصله با هواپيما باز ميگشتند. اين يك اقدام نمادين با تأثيري بسيار قابل توجه ميبود و آن موقع، ايراني‌ها – منظورم البته آخوندها است – به‌شدت از دعوت‌كردن از آنها پشيمان ميشدند و احتمالاً قبل از دعوت مجدد از آنها مجبور به بررسي و برآورد چند باره ميشدند. وقتي آدم به كشوري ميرود و تصميم گرفته كه مطيع نباشد و اگر نياز بود با قدرت و بدون ابهام اقدام كند، چنين كارهايي مي‌تواند عليه كساني تمام شود كه در شروع طراح آن بودهاند. از توجهتان متشكرم».